تحلیل سیاسی روز در باره تظاهرات و اعتصاب کارگران هفتتپه و فولاد اهواز؛ پیامدها و تاثیرگذاریهای آن
این تحلیل را از کانال بازار برگرفته ایم.
پرسش۱: این روزها رسانههای رژیم هشدار میدهند ضدانقلاب در پی بهرهبرداری از تظاهرات اقشار مختلف و بهویژه کارگران هفتتپه و فولاد اهواز است. علت این وحشت چیست؟
پاسخ: سردمداران رژیم خیلی خوب میدانند که این اعتراضات در سطح صنفی باقی نمانده و این خواستههای کارگران سرانجام به مطالباتی مهمتر و نهایتاً به خواسته براندازی راه خواهد برد. آنها میدانند این اعتراضات از علائم همان چیزی است که به آن، «ناامیدی مردم» میگویند و اگر یک لایه نازک از روی همین اعتراضات برداریم کاملا سیاسی و ضدرژیم بوده و سریعاً به خواسته سرنگونی رژیم راه میبرد!
پرسش ۲؛ ولی حتی اگر همه آن کارگران هم که به صحنه بیایند نمیتوانند در حدی باشند که بهلحاظ شمار نفرات باعث نگرانی رژیم شوند! پس چطور بحث از سرنگونی میکنیم؟
پاسخ: مهم پیوند این کارگران معترض با سایر اقشار است. حتی اقشار حامی رژیم. این کارگران روز جمعه ۲۵آبان به محل برگزاری نمایش جمعه شوش رفتند و آنجا را بههمریختند و فضای شهر نسبت به آنها بسیار هم سمپاتیک بود.
علاوه بر این اکنون سایر کارگران، بازاریها، معلمان، کارگران کاغذسازی پارس، فولاد اهواز، دانشجویان، زنان و دانشآموزان هم از آنها حمایت میکنند.
در زمان شاه هم وقتی همبستگی اقشار شکل گرفت دیگر رژیم حریف هیچ گروه اعتصابکنندهای نبود. اکنون هم شهر شوش و اهواز تحتالشعاع این اعتراضات قرار گرفته و بسیج نیروهای رژیم هم کاری از پیش نمیبرد.
حتی روز یکشنبه ۲۷آبان هم جاده شوش-هفتتپه را بستند و نیروی انتظامی جرأت دخالت نداشت. چون خوب میداند این پتانسیل انفجاری خیلی زود تبدیل به کازرون میگردد.
پرسش۳: رژیم چرا حقوق کارگران را نمیدهد تا قضیه تمام گردد؟
پاسخ: رژیم اگر میخواست کارگران به حقوقشان برسند که کشت و صنعت نیشکر هفتتپه را خصولتی نمیکرد و نمیداد دست ایادی دزد و چپاولگر خودش که صدها هکتار زمین زیر کشت نیشکر را به غارت ببرند و بفروشند. و یا مدیریت آنجا را به دست خویشاوندان جهانگیری نمیداد که کاری جز پرکردن کیسه خودشان ندارند. (یک قلم ۸۰۰میلیون دلار از درآمد نیشکر هفتتپه را دزدیده و به خارج بردند)
بنابراین رژیم نه میخواهد و نه میتواند پاسخگوی حقوق به یغما رفته کارگران و سایر اقشار باشد. الآن سالهاست که همین آش و همین کاسه است. تا کارگران بلند نشوند و دست به اعتراض و اعتصاب نزنند و رژیم را به وحشت نیاندازند، از رسیدن به حق و حقوق خبری نیست.
رژیم اگر در فکر حقوق کارگران بود، طی چند دهه قوانین نیمبندی که برخی حقوق کارگران را بهرسمیت میشناخت را تبدیل به قوانین شبه بردهبرداری نمیکرد.
نتیجهگیری:
اعتصاب و تظاهرات کارگران هفتتپه و فولاد اهواز، که هر روز هم بیشتر اوج گرفته و شعارهای آن رادیکالتر میشود، عاملی برای همبستگی تمامی اقشار بهجان آمده ایران شده است.
پایداری این کارگران و کوتاه نیامدن در برابر تهدید و دستگیری توسط رژیم، باعث حمایت سایر مردم ایران از اقشار تا شهرهای مختلف شده است.
این پایداری پشتیبانی بینالمللی هم پیدا کرد و دولت آمریکا نیز رسما از کارگران هفتتپه حمایت کرد.
ادامه این تظاهرات و گسترش آن، باز هم بیشتر و پرشتابتر، حمایت سایر اقشار و پشتیابی بینالمللی را بهدست خواهد آورد.
رژیم هم کار بیشتری نمیتواند بکند. چرا که تا همین نقطه هر اقدامی (تطمیع-فریب-تهدید-دستگیری-آوردن گارد ویژه) را انجام داده و به جایی نرسیده است. اگر هم بخواهد تندتر عمل کند، خوب میداند که تنها باعث رادیکالتر خیزش کارگران و بسا خطرناکتر آن میشود.
اگر هم کاری نکند، همین تظاهرات روزانه گسترش مییابد.
این هم بنبست رژیم است که ناشی از تداوم تظاهرات و پایداری کارگران است.
30 آبان 97