در سال ۹۸ استبداد کریه آخوندی تلاش کرد با بر روی عمامه نشاندن کرونا، هممیهنمان ما را در خود فرو ببرد و به زانوی غم در بغل گرفتن وادارد.
در فرهنگ ترویج عزا و مصیبت آخوندی، فقر و فلاکت، زلزله و سیل و ملخ و اینک کرونا، «موهبتی الهی» بهشمار میروند و خامنهای میخواست با کرونا، نوروز را از یاد ببرد اما مثل همیشه این ایران و نوروز بودند که بر خلیفهٔ ایرانستیز و دشمن عید و شادی فائق آمدند.
راستی ایرانیان در نوروز چه میدیدهاند؟ و چه میبینند که اینگونه شیداوار و شیفته به استقبال آن رفته و پیش از فراز آمدن آن، به غبارروبی و خانهتکانی میپردازند و هر نوع آثار کهنگی، تارعنکبوتگرفتگی را از سیمای زندگی میزدایند. خلقها اگر از حاکمیت زمستان تنگ است، با حلول نوروز به سیمای بهار تبسم میکنند. در نوروز طبیعت، انسان و جامعه دست به دست هم میدهند تا چهرهٔ جهان را دگرگون کنند؛ زیرا نوروز نقطهٔ وحدت طبیعت، انسان، جامعه است.
نوروز نقطهٔ وحدت طبیعت، انسان و جامعه است؛ حال ببینیم این نقطه وحدت خود را در چه عنصر مشترکی نشان میدهد. طبیعت با فرا رسیدن اعتدال بهاری، ناگهان از کسوت زمستان بدر میآید، برفهای زمستانی را گیسوانش میتکاند و به جای آن نگین شکوفه مینشاند. زمین داراییهای نهفتهاش را یکجا بیرون میریزد و جهان با توری باران عطرآگین، با نسیم به رقص برمیخیزد. این لحظهٔ مبارک، در فرهنگ ایران نوروز نام دارد. این تطور و نو شدن، نه بهصورت تدریجی، و مکنون که به شکلی آشکار و ناگهانی رخ میدهد.
به عبارت دیگر محصول یک « انقلاب» است. نو شدن در بهار و نوروز آنچنان آشکار است که میتوان بین اسفند و فروردین خطی پررنگ کشید و آن دو را از هم متمایز کرد. نوروز با آمدنش ضرورت تغییر و نوشدن را به ما یادآوری میکند. هر نوروز در طینت خود فراخوانی به آزادی و عدالت در حیات انسانهاست. به عبارت دیگر به ما این پیغام را میدهد که زمستان رفتنی است و باید برخاست و بهار اجتماعی ـ انسانی را به زندگی بازآورد.
بهار آزادی نه تقویمی دارد و نه خودبخود فرا میرسد
نوروز به ما میآموزد که نمیتوان منتظر نشست تا معجزه با انگشتان رؤیایی خود بر در دقالباب کند. آزادی نه به دستآمدنی که دستیافتنی است. نوروز میگوید، محصول یک انقلاب است، نه یک روند خودبهخودی و انتظار کشیدنی. مگر ندیدهیی چگونه در لحظهٔ موعود دریای شکوفهها از زیر عبای برف سرک میکشند و سرما را با شعلههای معطر خود میسوزانند و عقبههای شکستخوردهٔ آن را یکجا تا عدمآباد فراری میدهند. اگر به انتظار معجزه نشستهیی، معجزه در دستان توست؛ آن را باور کن!
در یککلام نوروز به ما میآموزد که: «نوروز سیاسی و اجتماعی ملت ایران… اگر چه مثل رؤیاست اما بهدست آمدنی است؛ اگر چه آرمانی است پرشکوه، اما نزدیک است و اگر چه در اسارت دشمن غدار است، اما رهاییاش ممکن است و میتوان و باید آن را بر تخت پیروزی نشاند
یکشنبه ۳ فروردین ۱۳۹۹
http://t.me/begoonah1
http://instagram.com/begoonah