باربارا وزل، خبرنگار اروپای دویچهوله در بروکسل در گزارشی می نویسد:
به نظر میرسد تندروها در تهران اراده خود را به کرسی نشاندهاند: تصویب قانونی که عملا راه را برای غنیسازی ۲۰ درصدی اورانیوم در نیروگاه فردو هموار کرده است.
گرچه این میزان غنیسازی اورانیوم برای تولید جنگافزار هستهای کفایت نمیکند، اما نقض آشکار محدودیت سه درصدی غنیسازی است که در توافق هستهای پیشبینی شده است.
افزون بر آن سخن از آن میرود که راه برای دسترسی بازرسان آژانس بینالمللی انرژی اتمی به تاسیسات هستهای ایران مسدود میشود.
توقیف نفتکش کره جنوبی نیز ادامه همان سیاست گروگانگیری تهران بوده که تا کنون منجر به حبس شهروندان غربی دوتابعیتی در ایران شده است.
توقیف این نفتکش را نیز نمیتوان اقدامی اعتمادساز تلقی کرد. اتفاقا برعکس، اعلام خبر افزایش غنیسازی اورانیوم از سوی حکومت ایران نوعی اعلان جنگی به جامعه جهانی است.
میتوان گفت که جمهوری اسلامی با در پیش گرفتن چنین سیاستی بر آن است تا جامعه جهانی را تحت فشار قرار دهد.
هدف از توافق هستهای مگر چه بود؟ مانع شدن از تبدیل ایران به یک قدرت اتمی. تجهیز ایران به جنگ افزار هستهای امری بود که میتوانست به رقابت تسلیحاتی در منطقه دامن زده و بیش از پیش بر دامنه تنش در این منطقه بحرانزده بیافزاید.
حتی هم اکنون نیز نفوذ و دخالت نظامی ایران از جمله در جنگ داخلی در سوریه مانعی جدی برای تلاشهای بینالمللی ناظر بر دستیابی به صلح شده است. این چنین است که تجهیز ایران به جنگافزار هستهای برای غرب کمتر از یک سناریوی وحشتناک نیست.مهمترین و بهترین متحدان رژیم ایران تا کنون در شهرهای پاریس، لندن و برلین نشسته بودند. آنها از حکومت ایران از منظر سیاسی و اقتصادی حمایت کرده و رویکردی دوستانه نسبت به ایران داشتهاند.
حتی پیش از ایام کریسمس نمایندگان آلمان، بریتانیا و فرانسه بار دیگر از سیاست از سرگیری گفتوگوها با ایران بدون قائل شدن پیش شرطی برای آن کشور سخن گفته بودند.
اما کشورهای اروپایی از این سیاست خود تا کنون سود و ثمری نبردهاند. هایکو ماس، وزیر امور خارجه آلمان اخیرا ایران را فراخوانده بود تا باب گفتوگو با آمریکا را مسدود نکند؛ فراخوانی که عملا گوش شنوایی برای آن در ایران وجود نداشته است.
شاید تهران پیام چنین اقدامات و چنین اظهاراتی را ضعف این کشورها تلقی میکند و گمان میکند که میتواند بدون هیچگونه مجازاتی به سیاستهای تهاجمی خود ادامه دهد.
اما این رویکرد دوستانه اروپا در قبال ایران به سنگ خورده است. حال باید در همراهی با دولت بایدن شروط روشنی برای ایران و برنامه هستهای این کشور تعیین کنند.
این شروط میبایست افزون بر برنامه هستهای، برنامه موشکی ایران و نقش سیاسی و نظامی ایران در منطقه را نیز شامل شود.
دیگر نمیتوان از رویارویی با ایران پرهیز کرد: تنها در صورت آنکه ایران گامی آشکار در این عرصه بردارد، زمینه برای همکاری سازنده فراهم خواهد شد؛ آن همکاری سازندهای که کشورهای امضا کننده توافق هستهای پنج سال پیش به تحقق آن امید فراوانی بسته بودند.
سه شنبه دی ۱۳۹۹