گزارش صدای آمریکا-پنجاه و نهمین جلسه دادگاه (براساس جدول از پیش اعلام شده) حمید نوری، متهم به مشارکت در اعدامهای تابستان ۶۷ در زندان گوهردشت روز پنجشنبه ۳۰ دی ۱۴۰۰ با شهادت افشم روم از اتحادیه کمونیست های ایران در استکهلم سوئد برگزار شد.
افشم شهادت داد که از فعالان سیاسی پیش از انقلاب اسلامی ۵۷ و عضو اتحادیه کمونیست های ایران بود. او در تشکیل کانون اتحادیه های کارگری غرب ایران در سال ۵۸ نقش داشت و در هفتم تیرماه سال ۶۰ در محله فلاح در جنوب تهران دستگیر شد.
شاهد اوایل سال ۶۲ در دادگاهی چند دقیقهای و بدون وکیل به جرم هواداری از اتحادیه کمونیست های ایران و کمک مالی به آن و خواندن نشریه به ۱۲ سال زندان محکوم شد. البته این حکم نه در آن دادگاه، بلکه یکماه بعد در دایره احکام به او تفهیم شد. شاهد در دادگاه امروز گفت با صدای بلند اعلام می کند که در آنزمان در بند ۲۰۹ زندان اوین «شکنجه های قرون وسطایی» جریان داشت.
افشم روم سال ۶۵ از زندان قزلحصار به زندان گوهردشت منتقل شد. شاهد از عید ۶۶ به عنوان عید خوبی نام برد که زندانیان چپ و مجاهد آن را همراه با هم در بند دو گذراندند. او شهادت داد که حمید نوری نقش دادیار را در زندان گوهردشت داشت و هیچگاه از ناصریان که نقش رئیس زندان را داشت، جدا نبود. او گفت در واقع ناصریان دو بال داشت، یکی عباسی و دیگری عرب که او هم دادیار بود. شاهد از لشکری به عنوان فردی بددهن نام برد که مسئول امنیتی زندان گوهردشت بود.
روم افشم شهادت داد که در بهمن ۶۶ به خاطر صحبت کردن با زندانیان بند شش با چشم بند در مقابل حمید نوری و لشکری قرار گرفت. شاهد در آنجا توسط لشکری مورد ضرب و شتم قرار گرفت و در نهایت نوری دستور داد تا او را به اتاق تاریکی بیاندازند.
افشم شهادت داد که در خرداد ۶۷ گروهی از زندانیان دختر را از زندان اوین به زندان گوهردشت منتقل کردند. شاهد با چشمان خود دید که گروهی از این زنان بارها بخاطر شرکت در ورزش دسته جمعی نه تنها بوسیله پاسدارهای زن بلکه توسط حمید نوری، ناصریان، لشکری و چند پاسدار دیگر در هواخوری زندان گوهردشت مورد ضرب و شتم قرار گرفته و به قول شاهد، «تکه و پاره» شدند. شاهد گفت با آغاز تحرکات پیش از اعدام ها، به همراه سایر زندانیان چپ به بند هفت منتقل شد. شاهد در همین بند چندین بار در حضور لشکری و حمید نوری به سوالات ناصریان در خصوص نمازخواندن و آمادگی برای مصاحبه پاسخ داد.
به گفته او روز هشتم مرداد دمپاییهای بسیاری را دیده که در هواخوری ریخته شده بودند. او گفت بعدها متوجه شدیم که اعدام های روز اول باید در آشپزخانه یا نانوایی زندان انجام گرفته باشند.
روم افشم شهادت داد که پس از پایان اعدام زندانیان عضو و هوادار سازمان مجاهدین، حمید نوری در اواسط شهریور ۶۷ خطاب به سایر زندانیان گفت «ضدانقلاب ها، امروز آخرین روزتان است». شاهد گفت زندانیان در آنروز از سوی حمید نوری، لشکری، ناصریان و پاسداران بند به مدت یکساعت به وحشتناک ترین شکل ممکن مورد ضرب و شتم قرار گرفتند.
او گفت آنها در موقع شلاق زدن می گفتند «شما دل امام، قلب امام را به درد آورده اید. امام از دست شما قلب درد گرفته است». شاهد گفت نوری از جمله همیشگیاش خطاب به پاسدارها استفاده میکرد و می گفت: «محکم بزنید این ضدانقلاب ها را.» شاهد همان روز و دو روز بعد از آن برای قبول خواندن نماز شلاق خورد. او در روز سوم بوسیله ناصریان و نوری به حسینیه زندان برده شد و بدون وضو، نماز خواند.
شاهد گفت که بعد از اعدام ها – حدودا در ۲۵ بهمن ۶۷ – همراه با گروهی بیش از یکصد زندانی نجات یافته از اعدام ها برای ملاقات حضوری با خانواده ها یه حسینیه زندان گوهردشت منتقل شد. زمانی که خانواده ها فهمیدند که محل ملاقاتشان همان محل اعدام زندانیان بوده، غوغایی در سالن برپا شد و همه گریه می کردند. این موضوع باعث شد تا حمید نوری با بلندگویی به بالای سن حسینیه برود.
شاهد دادگاه در اینجا برای نخستین بار حمید نوری را مستقیما در دادگاه خطاب قرار داد و از او پرسید: آقای حمید عباسی (نوری) بالای سن، بلندگو دست شما بود. آیا به مردم – به خانواده های ما- توهین کردی یا نکردی؟ این سوال مستقیم شاهد از متهم موجب اعتراض توماس ساندر، قاضی دادگاه قرار گرفت و گفت شما حق سوال مستقیم از متهم را ندارید.
روم افشم در ادامه گفت حمید نوری خانواده ها را در بالای سن تهدید کرد که اگر ساکت نشوند، فرزندانشان را به بند بازخواهند گرداند. او در آن روز خود را حمید عباسی، دادیار زندان گوهردشت معرفی کرد. او به خانواده ها گفت مراقب فرزندانتان باشید که اگر یکبار دیگر دستگیر شوند، اعدام شان می کنیم. شاهد گفت آنروز – در مسیر بازگشت به بند – در اخباری که از بلندگوهای زندان پخش می شد درباره فتوای خمینی شنید که گفته بود سلمان رشدی مرتد باید اعدام شود.
در جلسه امروز دادگاه یکی از نکات مهم بازگوکردن برخی از انواع شکنجه های زندانیان زن در زندان قزلحصار توسط شاهد امروز بود که خود شخصا دیده بود. شاهد به وجود تابوت هایی در این زندان اشاره کرد که دختران زندانی باید ۲۴ ساعته در آنها – در سکوت کامل و بدون تولید کمترین صدایی – زندگی می کردند.
نکته مهم دیگر اشاره و تاکید قاضی دادگاه خطاب به شاهد بود که گفت آنچه که «امروز» شاهد در دادگاه به خاطر می آورد، مهم است. این توضیح قاضی دادگاه زمانی بود که شاهد دادگاه گفت متن بازجویی هایش در اداره پلیس – علی رغم درخواست او- ترجمه نشده و در دسترس او قرار نگرفته است.
وی پس از رهایی از اعدام ها در اسفند ۶۷ به زندان اوین منتقل و پس از سه ماه آزاد شد.
جمعه ۱ بهمن ۱۴۰۰