شمارش کامیون‌های یخچال‌دار حمل اجساد در شصتمین جلسه دادگاه حمید نوری، امیرهوشنگ اطیابی عضو سابق حزب توده و زندانی سیاسی پیشین به عنوان شاهد در دادگاه حاضر شد. او امروز تقویمی را به همراه آورده بود که در دوره اعدام‌ها روی آن، ۱۲ روز رفت و آمد کامیون‌های حمل جسد زندانیان را ثبت کرده بود. او همچنین گفت زندانیان صدای هیأتی را شنیده بودند که درباره «مصداق اجرایی» فرمان آیت‌الله خمینی و «مخفی ماندن اجرای این فرمان» صحبت می‌کردند.
این زندانی سیاسی سابق از جمله فهرستی از اسامی ۸۶ نفر از زندانیان مارکسیست تهیه کرده بود که در زندان گوهردشت اعدام شده بودند و او آنها را مستقیم و غیرمستقیم می‌شناخته است.امیرهوشنگ اطیابی در ابتدا بر روی ماکت شبیه‌سازی شده زندان گوهردشت محل حبس خود در دوره اعدام‌ها را در طبقه اول نشان داد.
او گفت بند آنها اولین بند چپ ها بود که نزد هیات متصدی اعدام‌ها رفتند. بازماندگان اعدام‌های سال ۱۳۶۷ به این هیات، «هیات مرگ» می‌گفتند.
او اشاره کرد که پیش از آغاز اعدام‌ها «فعل‌وانفعال‌های وحشتناکی» رخ داد، هر گونه ارتباط زندانیان با بیرون قطع شد.
بنابر اعلام دادستان امیرهوشنگ اطیابی پیشتر مدارکی به دادگاه ارائه داده است، از جمله تقویمی که در تابستان ۱۳۶۷ پر کرده بود و همچنین نقشه‌ دستی که از زندان گوهردشت تهیه کرده بود.
دادستان در این جلسه از شاهد خواست درباره این تقویم بگوید که در آن علامت‌هایی را ثبت می‌کرده است.
او در پاسخ به سوال دادستان گفت «از روز هشتم مرداد ماه ۶۷ صداهای عجیبی در محوطه می‌شنیدند. مثل اینکه چیزی پرت کنند در یک محوطه فلزی. او بعد از چند شب شروع کرده است به شماردن این صداها».

او گفت برای اینکه بفهمند چه شده به «حمام انتهای بند» رفته‌اند که «کرکره پنجره‌اش را خم» کرده‌ بودند و می‌شد محوطه را دید.
امیرهوشنگ اطیابی در ادامه گفت «آنچه که دیده است کامیون یخچال داری بود که رنگ سبز روشن (پسته‌ای) داشت‌. این کامیون به پشت به حسینیه چسبیده بود. ما جلوی کامیون و بخشی از یخچال را می‌دیدیم اما نمی‌توانستیم ببینیم چه چیزی دارند بار می‌زنند».
او اضافه کرد که پیشتر «خبر اعدام‌ها را از بند مجاهدین شنیده بودند».
او گفت «۱۲ روز مختلف این کامیون‌های یخچال‌دار آمدند» و او این را همان موقع در تقویمش یادداشت کرده است. او اضافه کرد «ما حتی زمانی که کامیون یخچال دار می‌آمد عمق فاجعه را نمی‌دانستیم.»

او می‌گوید «یکبار یک کامیون دیگر هم آمد که جلوی کامیون یخچال دار قرار گرفت و رویش باز بود. صدای یک دو سه را می‌شنیدم و چیزی را پرت می‌ کردند».
امیرهوشنگ اطیابی در دادگاه گفت که «وحشتناک‌ترین صحنه‌ای» که دیده است این بود که «دو سه پاسدار رفته بودند روی کامیونی که بالایش باز بود. معلوم بود بار کامیون پر شده. وقتی که اینها روی کامیون راه می‌رفتند می‌شد تمام قد این پاسدارها را دید».
او گفت «بعد دیدم اینها دارند یک چیزهایی را جابه جا می‌کنند. بار کامیون را. یکباره دیدم این دست و پاست. ما این دست و پاهایی که پاسدارها برای جابه جایی بلند می‌کردند را می‌دیدیم».
او به چشم خود دیده بود که «پاسدارها روی کامیون جا را برای اجساد باز می‌کردند». او اضافه کرد «روزهایی که اعدام زیاد بود دو سه کامیون می‌آمد که یکی از این‌ها کامیون رو باز بود».
آقای اطیابی همچنین شهادت داد که «یک عده پاسدار دم غروب می‌آمدند و چیزهایی را کنار دیوار حسینیه آتش می‌زنند، با هم شوخی می کردند و صدای قهقهه می‌آمد. تمام پاسدارهایی که در بند دیده بودیم آنجا رفت و آمد داشتند».
او می‌گوید نمی‌فهمیدند چه چیزی را آتش می ‌زدند، شاید «چشم بند و پارچه» بود. او می‌گوید به طور متعدد این صحنه آتش زدن دیده‌ است.
بنابر روایت بازماندگان، بخش اعظم اعدام‌های زندان گوهردشت در حسینیه (یا آمفی تئاتر) این زندان اعدام شدند.
او گفت آنها موفق شده بودند صدای هیاتی را بشنود که در آن درباره «مصداق اجرایی» فرمان خمینی و «مخفی ماندن اجرا حکم امام» صحبت می‌شد.
در مرداد و شهریور ۱۳۶۷ هزاران زندانی سیاسی با فرمان خمینی اعدام و برخی در گورهای دسته‌جمعی دفن شدند.

روز دوشنبه ۴بهمن ۱۴۰۰ محاکمه حمید نوری از دژخیمان قتل‌عام زندانیان سیاسی در زندان گوهردشت در دادگاه سوئد ادامه یافت.

همزمان با این جلسه هموطنان  در مقابل دادگاه سوئد دست به تظاهرات زدند و خواستار محاکمه سران رژیم جلادان شدند.

دوشنبه ۴ بهمن ماه ۱۴۰۰