این ساختمان «از ماهها قبل با گزارشهایی مبنی بر نشست ستون اصلی و شکم دادن سقف طبقات زیرین مواجه شده بود» (خبر آنلاین-۳خرداد)، اما «عدم پیگیری تخلفات ساختمانی توسط شهرداری» رژیم باعث شد از فاجعه جلوگیری نشود (همان منبع). نمونه فاجعه پلاسکو به ساختارهای فرسوده بر میگشت اما این یکی که نوساز بوده، مستقیم ریشه در غارتگری حاکمیت و ارگانهای غارت آن دارد. مسألهای که در خودروهای مرگ و… نیز دیده میشود. به عبارت دیگر ریشه این نوع فجایع را باید در ساختار فاسدی دید که مانند تار عنکبوت بر تمامی اقتصاد، صنعت و تجارت ایران تنیده شده است.
پس از آتشبس، دغدغهٔ خمینی و سپس خامنهای این بود که در نبود جنگ، با چه انگیزهای سپاه پاسداران را حفظ کنند. آنها راهحل را در وارد کردن تمامعیار سپاه در غارت سرمایههای ایران یافتند. از آن پس سپاه تبدیل بهبزرگترین هلدینگ و مافیای خامنهای شد و بر تمامی اقتصاد و صنعت ایران، از جمله ساختمانسازی چنگ انداخت. درست از همان سالها (۱۳۷۱) یک هلدینگی به نام عبدالباقی، در ارتباط با سپاه وارد کار ساختمانسازی شد و یکباره تبدیل به هلدینگی عظیم با دستکم «۳۰۰پرسنل ثابت و صدها نیروی پیمانکار» گشت (تارنمای هلدینگ عبدالباقی). در این زمان عبدالباقی با وقاحت کتابی مینویسد با عنوان «چگونه ویرانههای آبادان و خرمشهر را مبدل به ثروت شخصی خود کردم!». این است مافیای عظیم ساخته و پرداختهٔ سپاه و خامنهای که بر تمام هست و نیست مردم ایران، از اقتصاد تا صنعت چنگ انداخته و بیوقفه غارت میکند! نان را از سفرههای مردم میرباید، تولید را نابود میسازد و هر بار فاجعهیی میآفریند. این همان ریشهٔ دردهای مردم ایران است. ریشهیی فاسد که باید بهدست مردم و جوانان دلیر این آب و خاک، برچیده و نابود شود.
ارسال گسترده این تحلیلها قسمتی از نبرد ما علیه پروپاگاندای علی خامنهای است – با احترام-آریا
سه شنبه ۳ خرداد ۱۴۰۱