واقعیت این است که اگر با چشمان باز و به دور از تعصب،حسادت،کوته بینی و با در نظر داشتن و حفظ اصول پرنسیب و مرزبندی با جمهوری اسلامی به آنچه پس از خبر توافق و معامله ننگین دولت بلژیک با رژیم تروریستی و ضد ایرانی آخوندها روی داده است نگاه بکنیم. می بینیم و می شنویم که مجاهدین تشکیلات و نیرو و امکانات و تجربه و توان وصدای بلند تری نسبت به دیگران دارند. ما می بینیم بجز گروهی اندک در بلژیک نیروهای دیگر نبودند. در کشورهای دیگر اصلا نبودند و نیستند. لذا چنانچه در یک دنیای فرضی این نیرو و این سرمایه ملی (مجاهدین)را اگر حذف کنیم می ماند جمهوری اسلامی و مزدورانش در صحنه واقعی و فضا را در دست می گیردو به راحتی هر صدای مخالفی را در خارج خفه می کند!
پس می توان نتیجه گرفت که با مجاهدین می توان اختلاف نظر داشت، می توان انتقاد داشت. اما ضدیت و دشمنی با مجاهدین و تلاش برای تضعیف و تخریب این نیرو به سود جمهوری اسلامی است. سرنگونی جمهوری اسلامی چیزی نیست که مردم بدون برخورداری از یک نیروی سیاسی مجرب بتوانند محقق کنند و دیگر نیروها هم این توان و ظرفیت و پتانسیل را ندارند چه باید بکنند؟
اولا-تضاد و دشمن اصلی را فراموش نکنند.
دوم -باید به یک نیاز و ضرورت پاسخ دهند. این نیاز و این ضرورت این است که با مجاهدین وحدت کار کنند و هم سو و همصدا شوند. طبعا وزن و بلند قامتی مجاهدین باعث می شود آنها به مراتب کوچکتر دیده شوند. این عیب و ایراد نیست واقعیت فیزیکی اندام سیاسی و اجتماعی هر کسی است.
عیب این است که با جثه و توان کوچکمان نباشیم و به وظیفه خود صادقانه عمل نکنیم.
فرامرز ۱۶ تیر ۱۴۰۱
پنجشنبه ۱۶ تیرماه ۱۴۰۱