در حالی که هزاران بازنشستهٔ غارتشده توسط رژیم جلادان در دستکم ۲۸شهر میهنمان با خشم شعار دادند: «مرگ بر رئیسی» و «لااله الاالله رئیسی عدوالله»؛ هزاران ایرانی تظاهر کننده در استکهلم هم شعارهای مرگ بر رئیسی و مرگ بر خامنهای سردادند و خواستار محاکمه ولیفقیه ارتجاع و رئیسی و دیگر دژخیمان قتلعام۶۷ شدند. در این وضع، رژیم آخوندی و لابیهای آشکار و پنهانش تلاش میکنند بهجامعهٔ عاصی از ۴۳سال دیکتاتوری القا کنند:
۱-خیزش و قیام بیفایده است و مجبورید و باید بههمین حاکمیت تن دهید!
۲-هیچ آلترناتیوی برای رژیم متصور نیست و در نتیجه هیچ کورسویی از آزادی دیده نمیشود!
هدف دلسرد کردن و خاموش کردن جامعه است. رژیم بهویژه از سال۱۴۰۰ تا امروز بهچشم دیده جامعه در حال عبور از سرکوب است و بهرغم تمامی تهدیدها، دستگیریها و افزایش اعدامها، پیوسته اعتراضات سراسری گسترش یافته است. از این رو میخواهد با پاشیدن گرد مرگ و تزریق نومیدی خطر سرنگونیاش را تقلیل دهد. اما روز ۲۵تیر باز هم بازنشستگان بهطور سراسری بهخیابانها آمدند و تأکید کردند «نه سازش، نه تسلیم، نبرد تا پیروزی». ساعاتی بعد در خیابانهای ارومیه جنگ و گریز میان جوانان و نیروهای سرکوبگر آغاز شد. در همین زمان که داخل ایران غلیان عصیان بود و آتش خشم عظیم از گوشه و کنار زبانه میکشید، هزاران ایرانی آزاده و اشرفنشان در تظاهرات با شکوهی در استکهلم شرکت کردند. امواج پرچمهای ایران و آرم سازمان مجاهدین خلق ایران صحنهٔ باشکوهی خلق کرد و شعارهای اشرفنشانها در حمایت از قیام مردم ایران و نفی تمامیت رژیم آخوندی، آن روی سکهٔ خیزشها، اعتراضها و قیامها در داخل ایران را بهنمایش گذاشت. نتیجه اینکه، نهتنها صورت مسألهٔ قیام و سرنگونی از روز میز رژيم حذف نشده، بلکه ایران، سراسر خروش، ایستادگی و قیام است.
ارسال گسترده این تحلیلها قسمتی از نبرد ما علیه پروپاگاندای علی خامنهای است – با احترام-آریا