در تنگنای سیاسی و اقتصادی ایران کنونی هر جرقه ای آتش اعتراض مردمی خشمگین را رقم می‌زند. افزون بر تلخی‌های دوران اخیر بر مردمان حرمان دیده، نگرانی‌های بزرگی هم وجود دارد که توجه بدان مسئولیتی ملی و اخلاقی است. نگرانی‌هایی که در آن آینده و تصویر آن از حیث خشونت، ارتجاع، دگماتیسم و نگاه سلطنتی به قدرت سیاسی قابل توجه است.

حال در میان اين رنج جانکاه مردم و اعتراضات گاه و بیگاه در برابر حاکمیت ناکارآمد و غیر پاسخگو، رضا پهلوی در پی دوختن ردای نوین شاهی و صدر نشینی از میان بهره کشی از خون ستمدیدگان کف خیابان‌ها و زیر آوار است، گویی برآمدن هر رنجی را فرصتی می‌بیند اما نمی‌بیند که اصل جایگاه و داعیه صدرنشینی و رهبری سازی او رانتی است، و حمایت های دولت مردان آمریکایی باعث شد او فکر کند میتواند رهبر آینده ایران باشد وگرنه او خواب حضور سیاسی هم نمی‌دید.
اما ایشان بهتر است بداند مردم ایران دیگر به عقب برنمی گردند و خاطرات تاریک زمان پهلوی را فراموش نمیکنند. این شعار در همه تظاهرات مردم ایران به گوش می رسد که مرگ بر ستمگر چه شاه باشه چه رهبر- ارسالی به کانال بگونه

چهارشنبه ۲۰ مهر ۱۴۰۱